در سبك زندگي امروز با فناوريهاي پيشرفته، حضور و توجه انسانها كمرنگتر از گذشته است. داستانها كمك ميكنند تا افراد بيشتر بدانند، بيشتر به هم متصل شوند و كمتر احساس تنهايي كنند. داستانها باعث ميشود زندگي را بيشتر احساس كنيم. با وجودي كه بسياري از مردم تصور ميكنند گفتگوهاي كاري و تجاري بايد منطقي و روشن و عيني باشد و تفكر ذهني در آن جايي ندارد، بايد بگوييم قدرتمندترين و متقاعدكنندهترين ارتباطات، شامل يك عنصر انساني است كه ازطريق تعريف داستانها بهسادگي و روشني برآورده ميشود.
زماني بود كه داستانگويي هيچ جايگاهي در ارتباطات كاري نداشت و اين ۲ مقوله كاملاً از هم جدا بهنظر ميرسيدند. اما آنت سيمونز خطاي اين مسير را بهخوبي نشان داد. او با نوشتن كتاب «بهترين قصهگو برنده است» راهنمايي عملي و هوشمندانه براي روايت داستان و قصهگويي در كسبوكار و استفاده از قدرت عظيم آن در رشد ارتباطات كاري و بهطور كلي زندگي ارائه كرده است. اين نظر دنيل پينك، نويسندهي كتاب a whole new mind دربارهي كتاب آنت سيمونز است.
خلاصه كتاب
تفكر شرطيشدهي بيشتر ما اين است كه احساسات و ارتباطات شخصي هيچ جايگاهي در روابط كاري ما ندارد. در حاليكه بهاشتراكگذاري داستاني شخصي يا گفتن داستاني كه ايدهي پيچيدهاي را بهصورتي شفاف و ساده بيان ميكند، رمز ايجاد انگيزه در مراودات با مشتريان و مخاطبان است. داستانها چيزهاي مهمي را دربارهي ما فاش ميكنند و اثري از انسانيت را در پيام ما به مخاطب منعكس ميكند.
يك داستان خوب وقتي در زمان خوب تعريف شود، قدرت برانگيزانندگي، متقاعدكردن و همدلي را دارد. علاوه بر اين، داستان ميتواند بهزباني ساده و بهتر از هر گفتگويي شرح دهد شما چه كسي هستيد، چه ميخواهيد و چرا اينگونه رفتار ميكنيد. در كتاب «بهترين قصهگو برنده است» آنت سيمونز، نويسنده و سخنران، به شما ميآموزد چطور تجربيات شخصيتان را در قالب داستانهايي كه اصالت دارند، بهگونهاي روايت كنيد كه پيوندهاي عاطفي ايجاد و قوهي تخيل را فعال كند و الهامبخش مقاومت و سرسختي باشد.
چه در ملاقاتهاي رسمي و چه در قرارهاي دوستانه با مشتريانتان، اين كتاب به شما ياد ميدهد كه چطور يك داستان تأثيرگذار را به موضوع گفتوگو ارتباط دهيد و با كمك داستانگويي تأثيري ارزشمند در مشتريانتان ايجاد كنيد؛ بهگونهاي كه از هيچ راه ديگري نميتوان اين تأثير را ايجاد كرد. مطالبي كه آنت سيمونز در كتابش ارائه ميدهد، مانند مشاوري است در كنار كسبوكارها كه چگونگي داستانگويي را براي دستيافتن به نتايج زير برايشان فاش ميكند:
- جلب توجه مخاطبان
- برانگيختن شنوندگان
- دستيابي به اعتماد
- قدرت بخشيدن به گفتوگو
- تاثيرگذاري بر تصميمات مشتريان
- نمايش اصالت و تشويق به شفافيت
او اين دستورالعملها را با بيان داستانگوييهاي واقعي اثباتشده و برنامههاي خلاقانه و مثالها و پيوستي از آموزش داستانگويي تكميل ميكند. تمام اين موارد، ابزارهايي هستند كه شما براي شكلدهي يك داستان جذاب و متقاعدكننده در هر موقعيت متفاوتي نياز داريد.
كتاب حاضر، مسيري را پيش رويتان ميگذارد كه داستان خودتان را پيدا كنيد، آن را رشد بدهيد و براي رونق كسبوكارتان بهطور مؤثر از آن استفاده كنيد. شما ياد ميگيريد كه چطور داستانهاي خاصي را با جذابيتي همگاني طراحي كنيد. همچنين ميزان تاثيرگذاري بر مخاطبانتان و اهميت آنچه ميگوييد، براي شما آشكار ميشود. شما به اين درك ميرسيد كه افراد از دريچهي خودشان به دنيا نگاه ميكنند و نگرش مخاطبانتان با يكديگر متفاوت است. بنابراين داستانگوييهاي شما نيز تأثيرات متفاوتي بر افراد دارد. اين نگرش ناشي از تجربيات هركس در زندگي است.
كتاب بهترين قصهگو برنده است، با بيان جنبهي روانشناسانهي قصهگويي و شنيدن و روايت آن، توصيههاي بينظيري در مورد چگونگي آشكاركردن خود براي مخاطبان و ايجاد ارتباطات شخصي و پيوندهايي نزديكتر با آنها ارائه ميدهد. تمرينهاي زيادي در اين كتاب ارائه شده كه به شما كمك ميكند، از روشها و داستانهاي عالي براي نمايش و بيان مفاهيم مدنظرتان استفاده كنيد. اين كتاب را ميتوان يك كتاب كار براي توليد داستانهايي مختصر و واضح دانست كه مفاهيم اصلي را بهتر از اعداد و ارقام يا اظهارات رسمي منتقل ميكنند.
مقالههاي مرتبط:
ارتباطهاي شفاف و تفكر عيني و كاملاً عقلاني در دنياي مبهم و ذهنياي كه همه خود را بسيار مهم ميدانند، داراي محدوديت است. اگر محدوديتهاي تفكر عيني صرف را بپذيريد، حاضر خواهيد شد به تفكر ذهني هم فكر كنيد. چيزي كه براي ايجاد ارتباط عميق انساني لازم و ضروري بهنظر ميرسد. آدمهايي كه خودشان را همهچيزدان و مهم ميدانند، تفكر ذهنيشان را در ارتباطات كنار ميگذارند و ميخواهند به همگان ثابت كنند آنها درست ميگويند. درحاليكه وقتي اين افراد در تعامل با يكديگر قرار بگيرند، هركدام در تلاش خواهد بود كه نظرش را به ديگران تحميل كند و بنابراين هيچگاه گفتگوي مؤثر شكل نخواهد گرفت. از اين افراد عاقل و همهچيزدان بهوفور داريم.
دنياي داستانگويي دريچهاي را براي انسانها ميگشايد كه با تفكر عيني و ذهني خود بدون منافات با يكديگر وارد ارتباط شوند و فارغ از تلاش براي اثبات خود يا متقاعدكردن ديگري، به تعامل و ارتباط بپردازند. بدون شك چنين تعامل انسانوار و اصيلي، نتايج درخشاني چه در ارتباطات كاري و چه در روابط شخصي بهبار ميآورد.
بخشهايي از كتاب
اينجا قسمتهايي از كتاب و جملاتي از نويسنده را با هم ميخوانيم.
داستانها اميد و باور و استقامت را براي ما به ارمغان ميآورند.
مردم اطلاعات بيشتري نميخواهند، آنها ميخواهند به اهداف و موفقيت شما ايمان داشته باشند. اين چيزي است كه ازطريق قصهگويي ميتوانيد به آنها بدهيد.
ديدگاه شخصي معنا را تغيير ميدهد. معنا از حقايق قدرتمندتر است.
داستانها به ما اجازه ميدهند كامل و بينقص نباشيم، ولي نشان بدهيم كه هنوز به اندازهي كافي خوب هستيم.
شنيدن و گفتن داستان ريسماني است كه جداييها را پيوند ميدهد و احساس عميقي از نوعي ارتباط دوطرفه ايجاد ميكند.
اگر ميخواهيد بر فرد يا گروهي تأثيري بگذاريد، بهگونهاي كه ارزش خاصي را وارد زندگي روزانهشان كنند، برايشان قصه بگوييد.
مردم انتظار بيشتري دارند. آنها ميخواهند حضور شما را در پيامي كه ميفرستيد حس كنند.
قصه هايي كه دربارهي يك اتفاق گفته ميشود، برداشتها را كاملاً تغيير ميدهد، برداشت دربارهي اينكه چه چيزي درست و مهم و واقعي است.
عنصر غايب بيشتر ارتباطهاي ناموفق، حضور انساني است. راه حلش ساده است. فقط بايد بيشتر قصه بگوييد و تمام.
در اصل قصهاي كه بيشترين توجه را به خود جلب كند و بيشتر از همه بازگو شود، مشخص ميكند كه موضوعات مهم و واقعي دنيا چه موضوعاتي هستند.
قصهها ابزاري براي تفكر ذهني و شخصي هستند.
منبع: